بعضی دوستی ها مانند دوستی تام و جری می ماند

از صبح تا شب تو سر هم می زنند

اما بدون هم نمی توانند زندگی کنند

عاشقم بود ... اینو وقتی فهمیدم که گناهمو به گردن گرفت و گفت که اون بوده که با سنگ زده تو سره پسره ....عاشقش شدم...اینو وقتی فهمیدم که با دیدن سیلی خورده رو صورتش گفتم منم بودم بزن...........همه میزدن اما ما میخندیدیم

بی تابم...
دلم تاب میخواهد...و یک هل محکم...
که دلم هرری بریزد پایین...
هرچه را در خودش تلنبار کرده است

متاسفم ...
برای اینکه نگـــفتم: چقـــد وسعت داشت مهربانـــی قلـــبت...
وقت نشـــد تشـــکرکنم بابت آرامشی ک هنگام حضـــور باتـــو داشتم... متأسفم که نگفتم خیلی دوســـتت دارم...
نمی دانستم جهانـــم چه خالــــــــــــی میشود درنبـــود تـــو!

روباهی به زاغ گفت:
بیااااااااا
زاغ گفت:پنیرومیخوای؟
روباه گفت:نه
زاغ گفت پس چی؟
روباه گفت:دوری کنیم ازهم

یکی در ارزوی دیدن توست... یکی درحسرت بوییدن توست... ولی من ساده و بی ادعایم... تمام هستی ام خندیدن توست......

استاد گفت : بادوست جمله بساز" خندیدیم...!

اون نمیدانست " بادوست " دنیا میسازند نه جمله....

شاید بهار دیگه"" توقصر ارزوهام""پیشت نشسته باشم""یا شایدم تو غربت"" واسه همیشه بی تو"" چشامو بسته باشم""
شاید بهار دیگه""تموم ارث عشقت به من رسیده باشه"" یا شایدم که لبهام"" به جای لب های تو خاک و بوسیده باشه"" واسه زمین و زمون"" یه روزی ارزو بو از هم دیگه جداشیم""
شاید بهار دیگه"" سال جدیدو باهم سر یه سفره باشیم""
شاید بهار دیگه"" این همه اتفاق و باور نداشته باشیم"" پارسال کنار منو"" امسال به خونه نو قدم گذاشته باشیم""
شاید بهار دیگه"" هرگز باور نداشتی از این زمین جداشم"" هنوز از رفتن من"" چهل تا روز نرفته از یاد رفته باشم""